آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

نفثه المصدور، یکی از برجسته ترین متون نثر فنی مصنوع است که در نیمهاول قرن هفتم، به قلم توانای زیدری نسوی به نگارش درمی-آید. نویسنده این اثر بی همتا، در اثنای شرح وقایع سال های هجوم تاتار، با رسیدن به واقعه مرگ سلطان جلال الدین خوارزمشاه، قلمش را در رثای او به مرثیه سرایی وادار می کند؛ اما برخلاف تعریف مرثیه درباری، مرثیه زیدری نسوی هم چون مراثی شخصی از بعد عاطفی و احساسی قوی برخوردار است. از این رو، این پژوهش، با در نظر داشتن مرثیه سرایی به عنوان یکی از بازنمودهای واکنش های درونی در زمان سوگواری، در پی دریافت انگیزه نویسنده از نگارش این مرثیه، با شیوه ای تحلیلی – توصیفی و بهره گیری از نظریه سوگ این مرثیه را بررسی می کند. نظریه سوگ، نتیجه توجه روان شناسان به پیامدهای روانی – رفتاری داغدیدگان در مواجهه با ماتم عزیزان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این مرثیه، با نمودهای نظریه سوگ و مراحل آن انطباق زیادی دارد. این نتیجه، خود بیانگر این است که زیدری نسوی، با تاثیرپذیری از علاقه خود به سلطان جلال الدین خوارزمشاه، تألمات روحی خود را در واکنش به مرگ او در قالب مرثیه ای شخصی نشان می دهد.

تبلیغات