از قدیمی ترین و مهم ترین مسائل متافیزیک چگونگی پیدایش کثرت و ربط آن به وحدت بوده است. ابن سینا در این مسئله دیدگاهی دارد که آکوئیناس در آثار خود، آن را روایت کرده است. دو نقد بر روایتِ آکوئیناس از ابن سینا وارد است: 1. آکوئیناس در گزینش برخی از واژگان لاتین برای رساندن مقصود ابن سینا به طور دقیق عمل نکرده است؛ 2. او واژه «قوه» را در روایت خود آورده و آن را بر همه ماسوی الله اطلاق کرده است؛ حال آنکه چنین اصطلاحی در ادبیات سینوی (به ویژه در کتاب شفا) مشاهده نمی شود. پس مسئله اصلی تحقیق این است که چرا آکوئیناس چنین روایتی از نظامِ خلقتِ ابن سینا ارائه می دهد؟ به باور نگارندگان قرائنی وجود دارد که آکوئیناس از طریق غزالی با این نظر ابن سینا آشنا شده و همین امر در روایتِ او از ابن سینا تأثیرگذار بوده است. خوانش و معادل سازی آکوئیناس هرچند از جهاتی متفاوت با عبارات ابن سینا است، اما درعین حال می توان آن را سازگار با نظام فلسفه ابن سینا دانست.