آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

یکی از مباحث مهم در الهیات بالمعنی الاخص، تبیین چگونگی فاعلیت حضرت حق است؛ آنچه به عنوان دیدگاه منتخب ملاصدرا از آثار این حکیم قابل درک است، نظریه فاعلیت بالتجلی است؛ طبق این دیدگاه خداوند متعال بر اساس علم به ممکنات، که عین ذات خداوند، بلکه عین علم به خود او است، فاعل بی واسطه ی همه ی موجودات امکانی است، بگونه ای که ممکنات، موجودات رابط بوده و تنها موجود اصیل، حضرت حق متعال است. با این وصف، ملاصدرا در برخی آثارش و در مبحث مرتبط با تبیین نوع فاعلیّت الهی، فاعلیّت بالعنایه را به عنوان دیدگاه منتخب خویش، معرّفی می کند، حال آنکه فاعلیّت بالعنایه دیدگاه منتخب فیلسوفان مشّاء محسوب می شود. بکارگیری این اصطلاح، سبب این ابهام شده است که در نهایت، دیدگاه ملاصدرا چه تفاوتی با دیدگاه حکمای مشّاء در نحوه ی فاعلیت الهی دارد. در این نوشتار، رویکردهای مختلف فلاسفه ی صدرایی: رویکرد حکیم سبزواری و حکیم زنوزی، رویکرد ملا علی نوری، و رویکرد استاد حسن زاده آملی، در جهت رفع این ابهام، طرح و بررسی انتقادی شده است، و در نهایت، راه حل حکیم ملاعلی نوری تقویت شده است. بر طبق رویکرد منتخب، فاعلیّت عنایی همچون علم عنایی، اصطلاحی مختص به حکمت مشّاء نیست، و مختصات حکمت مشّاء همچون زیادت علم بر ذات، مقوّم آن نیستند.

تبلیغات