نقش نور در تداعی معنا در فضاهای معماری قابل تأمل است و این مهم در معماری فضاهای مذهبی به ویژه مساجد به گونه ای درخور توجه تجلی یافته است. از دیرباز در بسیاری از مساجد و اماکن مذهبی توجه معماران و سازندگان بنا به نور و چگونگی ورود، تابش و انعکاس آن از مداخل ایجاد شده در بنا و توجه به جلوه های معنایی که با جهت دهی به نحوه ورود نور در فضای معماری انعکاس یافته اند بوده است. معمار ایرانی با نگاهی اندیشمندانه و متأثر از بینش اسلامی، نور را چون روحی بر این کالبد تابانیده است تا به آن جلوه ای معنایی ببخشد. در این پژوهش هدف آن است که نور در قرآن و تأثیری که نگاه قرآنی بر معماری ایرانی داشته است مورد بررسی قرار گیرد. فرضیه پژوهش بیان می دارد که از نمودهای برگرفته از آیات قرآن، گذر از تاریکی به نور و تقابل نور و تاریکی است که به عنوان یکی از مصادیق ارزشمند در معماری ایران مورد استفاده قرار گرفته است. روش انجام پژوهش، کیفی با رویکرد تفسیری می باشد و از روش تحلیل محتوای متن در برداشت از آیات قرآن استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تقابل نور و تاریکی و حضور نور و سایه (تاریکی) در معماری و هدایتگری از تاریکی به روشنایی از مفاهیم و معانی ارزشمندی است که در معماری ایرانی نمود یافته است و در تعالیم قرآنی نیز بارها و بارها به آن ها اشاره شده است و در ایجاد فضایی معنوی نقش درخور توجهی را ایفا نموده اند. نور و سایه تمثیلی از مفاهیم ارزشمند نور و ظلمت در قرآن است و هدایتگری از سایه (تاریکی) به نور علاوه بر جنبه های فیزیکی و کالبدی، از دیدگاه معنایی نیز درخورتامل است.