تجلی محوریت انسان در معماری، در ابنیه مختلف صور متفاوتی به خود می گیرد. بنای مسجد به عنوان محل عبادت با خدا، جایگاه انسان را در این محوریت تشدید نموده و نمودگاه وجوه وجودی او است. به همین منظور پارامتر "نور" به عنوان اساس وجود خدا و انسان که بر پایه دیدگاه اشراقی استوار است؛ به عنوان متغیر این پژوهش انتخاب گردیده و پس از مطالعه ادبیات موضوع با رویکرد کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی، ضرورت و جایگاه آن در بنای مسجد مورد پژوهش قرار گرفته است. پس از واکاوی ابعاد نور و جنبه های آن در وجود انسان، سه نقش عمده برای آن بدست آمد که به نظر، مهم ترین کارکردهای معنایی نور در فضای عبادی هستند. به نظر محقق و پس از مطالعه میدانی نمونه مساجد در شهر تبریز و نیز اخذ نظر متخصصین معمار، هریک از این مفاهیم با نمودهای عینی، قابل نیل در کالبد مسجد می باشند که به همین منظور عینیتِ مورد نظر محقق، به عنوان اصل در نظر گرفته شده و میزان ادراک مفاهیم مدنظر، مورد سوال واقع گردیده است. این پژوهش از میان متغیرهای کیفی، روحانیت و قداست، هدایت و طی مراتب و تجلی حق و عروج را به عنوان مفاهیم و نقش های موثر نور و در مقامِ فاکتورهای کمی معادل، جهت نورگیر، ابعاد آن، تعداد آن ها، ارتفاع آن از سطح زمین و رنگ پوشش نورگیر را به عنوان متغیرهای مستقل در ارزیابی مفاهیم وابسته انتخاب نموده است. به نظر می رسد چنانچه بتوان بازشوها را با رعایت مشخصات کالبدی خاص همچون ارتفاع بالاتر از افق دید، قرارگیری در جبهه جنوبی، اندازه های کوچک و در مقابل تعدد آن ها و ... در بدنه مساجد طراحی نمود؛ نیل به مفاهیم عرفانی نور سهل تر خواهد بود. نتایج پژوهش این فرضیه را اثبات نموده و نشان می دهد کاربر مسجد نیز تجلی مفاهیم مذکور را در صورت رعایت این الگوها، قوی تر و محکم تر حس می نماید.