اگرچه پاسخ گویی به محدودیت های اقتصادی اولویت نخست پروژه های ساخت مسکن گروه کم درآمد شهری است، لیکن مشخصات فرهنگی خاص چنین مساکنی ضرورت توجه به ابعاد اجتماعی، انسانی و فرهنگی شان را دوچندان می کند، مسئله ای که در غالب تجارب پیشین مغفول مانده است. این نوشتار با تدقیق در پایداری اجتماعی به عنوان شاخه ای از دانش پایداری در پی یافتن راهکارهای طراحانه ملموسی است که قابل استفاده در طراحی مسکن اجتماعی حمایتی بوده و منجر به ارتقاء کیفیات اجتماعی این خانه ها شوند. نوع تحقیق از نظر روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع تحقیق "کیفی" است و در مقام روش جمع آوری اطلاعات از نوع "پیمایشی" به روش مصاحبه بسته با جامعه آماری هدفدار (متخصصین امر) می باشد. در نهایت از آزمون آماری فریدمن به منظور تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که راهکار "طراحی عرصه های جمعی چندمنظوره در فضای عمومی " در بعد تعامل اجتماعی و راهکار "طراحی اقلیمی" در بعد رفاه اجتماعی، دارای بیشترین اهمیت در جهت کسب پایداری اجتماعی در برنامه های مسکن اجتماعی در بستر شهر تهران می باشند.