آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

پژوهش حاضر با رویکردی بینارشته ای به بررسی عناصر معماری در رمان محاکمه می پردازد. هریک از عناصر معماری در ساختمان برای هدف خاصی طراحی و جانمایی می شوند. استفاده از این عناصر به شیوه معمول باعث ایجاد آسایش برای کاربران بنا خواهد شد. کافکا در رمان محاکمه ، با استفاده های پارادوکسیکال از این عناصر معماری و با نگاهی اکسپرسیونیستی، سعی در بیان مف اهی م مورد نظر خود دارد. اولین نکته ای که در این میان خودنمایی می کند، بیان مفهوم تناقض است. در این راستا در دنیای محاکمه حتی در، پنجره، دیوار، پله و سایر عناصر نیز کاربری های معمول خود را ازدست داده اند. مفهوم دیگری که کافکا به یاری این اجزا بیان می کند، بیگانگی و تنهایی است که در سراسر رمان محاکمه دیده می شود. گویی این عناصر معماری در درجه اول برای دیگران ساخته شده اند و این کاربری های معمول برای یوزف کا. دربرابر دیگران رنگ می بازد. این بیگانگی یادآور ابعاد مختلف زندگی خود کافکا است. آخرین و شاید مهم ترین مفهومی که کافکا به کمک عناصر معماری بیان می کند، تحت کنترل و سلطه بودن است که با ازمیان رفتن فضای خصوصی زندگی یوزف کا. پررنگ تر جلوه گر می شود.

تبلیغات