در پیِ تعارضِ سنت و مدرنیته، نظریات نویی از سوی دگراندیشان دینی مطرح شد که یکی از این نظریات در حوزه علوم قرآن، نظریه «نسخ آیات الفروع و بعث آیات الاصول» محمود محمد طه - صوفی و اندیشمند سودانی- است که به خاطر پیوند وثیقش با کارآمدی یا ناکارآمدی احکام قرآن نیازمند بررسی است. سخنان طه نشان می دهد که وی علاوه بر نظریه خود، به نسخ مصطلح نیز باور داشته است. نظریه طه را «نسخ معکوس» نام نهاده اند اما این نامگذاری دقت لازم را ندارد و بهتر آن است که این نظریه را جزء نسخ تمهیدی- با بسطِ دامنه مصداقی آن- بدانیم زیرا طه از نسخ مدنی بوسیله مکی سخنی نگفته است و عنوان نظریه او نیز ناظر به این نسخِ وارونه نیست. بنابراین مراد او این است که آیات مکی اصل و آیات مدنی فرعند و با توجه به مانایی اصل و ناپایداری فرع، باید آیات الفروع را با قوانین نو روزآمد کرد. نویسندگان مقاله، با بررسی نظریه مزبور به روش توصیفی- تحلیلی، اشکالات ذیل را در این نظریه قابل توجه می دانند: عدم اعلام تغییر پیام ابدیِ آیات مکّی بر اساس مقتضیات سیاسی مدینه از سوی پیامبر(ص)، عدم اعتراضِ مسلمانان به تغییر بنیادین پیام ابدی آیات مکّی، تقدّم زمانی ناسخ بر منسوخ در نظریه طه درحالی که شرط تحقق نسخ، تأخّر ناسخ نسبت به منسوخ است، عدم ارائه دلیل برای اصل دانستن همه آیات مکّی و فرع دانستن همه آیات مدنی و وجود تناقض در مبنا و فروع این نظریه.