آمار طلاق در کشور روز به روز رو به افزایش است و این معضل بزرگ اجتماعی مانند موریانه پایه های خانواده را فرو می ریزد
به گونه ای که در هیچ زمانی مانند عصر حاضر بشر دچار خطر انحلال کانون خانواده و آثار سو ناشی از آن نبوده است. اگر جامعه
ای به سوی افزایش طلاق رود، حتما در آستانه بحران قرار می گیرد، لذا جامعه باید در اندیشه کاستن از تعداد طلاق باشد. باید با
الهام از زندگی های فرو پاشیده چنان اقدام کرد که علل وعوامل اساسی طلاق به کلی نابود شوند. در این راستا، با توجه به پایین
بودن آمار طلاق در استان یزد، این مقاله از بعد خانوادگی به بررسی موضوع می پردازد و سعی دارد مشخص نماید تا چه حد
عوامل خانوادگی در پایین بودن آمار طلاق در شهر های یزد، اردکان، و میبد نقش داشته است.روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و
جامعه آماری آن مشاورین خانواده و قضات خانواده شهرهای یزد، اردکان و میبد می باشد. برای انتخاب نمونه از مشاورین خانواده
تعداد 10 نفر مشاور خبره و با تجربه از شهرهای مذکور به صورت هدفمند انتخاب شدند. لکن به دلیل کم بودن قضات، هر چهار
قاضی خانواده موجود در این شهر برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده
شد، و با روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش مشخص نمود عوامل خانوادگی شامل
اعتقادات مذهبی، مداخله بزرگان فامیل، وابستگی زن به شوهر، الگو پذیری دختر از مادر، عدم حمایت خانواده از طلاق و حمایت
اقتصادی والدین در پایین بودن آمار طلاق در شهرهای یزد، اردکان و میبد موثر بوده است.