نقد ادبی که در گذشته بدون داشتن معیاری علمی و مشخص بیشتر در قالب نقد الفاظ و معانی اثری ادبی مطرح بود، از دوره قاجار و به ویژه پس از نهضت مشروطه در اثر عواملی همچون امنیت و رفاه نسبی، تشویق شاعران درباری، میل به تجدد، رواج نهضت ترجمه آثار ادبی، رونق کار انجمن های ادبی و انتشار روزنامه ها و مجلات متعدد، با رویکردی جدید و علمی تر در، مقایسه با گذشته، مورد توجه منتقدان و محققان قرار گرفت. از آنجا که مطبوعات در این دوره در راستای تنویر افکار عمومی نقشی بسزا ایفا می کردند، در زمینه گسترش نقد ادبی با درج مقالات متعدد از نویسندگان منتقد نیز بسیار تأثیرگذار بودند و به عاملی مهم در رواج روحیه انتقادی و تألیف آثار برجسته ادبی تبدیل شدند. در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی و با مرور این نوع مقالات در نخستین مطبوعات ایران، انتقادات ادبی برمبنای موضوع آن ها در سه حوزه «بحث های نظری درباره نقد»، «نقد یک جریان یا نوع ادبی» و «نقد آثار ادبی» مشخص شده است تا نخستین تلاش ها در راستای ارائه مفهومی صحیح از نقد علمی و جهت گیری های منتقدان ادبی در این سه حوزه و درنتیجه نقش آن ها در گسترش نقد علمی و عملی در دوره های بعد مورد بررسی قرار گیرد.