هرگاه مکان و کیفیت زندگی در تلاقی با یکدیگر سبب شکل گیری گزاره هایی شوند که بر اثر انتقال از یک وضعیت به وضعیت دیگر به دست آیند، با نشانه بوم زیست مواجهیم. عناصر شکل دهنده بوم زیست ها انسان، مکان و کیفیتی است که به مکان نسبت می دهیم. بوم زیست را می توان زنجیره ای تراانسان مکانی یا به نقل از بِرک، مزولوژی دانست که به معنای قابلیت انتقال، حرکت، حضور و تحول در یک مجموعه است. اگر هر موقعیتی را وابسته به یک پیش موقعیت و در تعامل با موقعیت بعدی بدانیم، باید بوم زیست را فرایند بدانیم. در این فرایند، هر بُوِشی آمادگی تبدیل شدن به بُوِشی جدید را دارد، به این شرط که در زنجیره تراانسان مکانی قرار گیرد. مهم ترین دستاورد دیدگاه مزولوژیک، حذف جهان دوقطبی است. حال چگونه نشانه بوم زیست شکل می گیرد؟ هر حضوری قابلیت جابه جایی در درون مکان و حرکت به سوی دیگری جهت تبدیل شدن به حضوری جدید را دارد. بنابراین توجه به تجربه زیسته، شکل گیری گزاره ها براساس ادراک و موقعیت های تعاملی نشان می دهد هر حضور به واسطه جهش و گسست هایی که سبب تکامل آن می شود، خود را در مسیر فرایند کنش تکامل می بخشد. حضورها متکثرند و درون زمان و مکان، در طول فرایند کنشی رشد می کنند. هدف اصلی این پژوهش نشان دادنِ چگونگی این رشد و امکان تکثیر و انتقال آن به گزاره های جدید است. رویکرد اصلی این مقاله با تمرکز بر نشانه انسان شناسی و پدیدارشناسی حضور شکل گرفته است. همچنین با استفاده از روش تحلیل کیفی تلاش می کنیم تا نظریه نشانه بوم زیست ادبی را با تکیه بر دیدگاه مزولوژیک بِرک و زنجیره تراانسان مکانی ارائه کنیم.