مقالات شمس یکی از معتبرترین متون منثور عرفانی است که بسیاری از سخنان نویسنده در آن، حاصل درهم آمیختگی و تلاقی امور مختلف در سطوح عینی و ذهنی بوده است. در این متن، همچون بسیاری از متون عرفانی دیگر، نظام دلالت گشوده است و این امر توان کشف و خلق افق ها و تجربه های تازه را در زبان به وجود می آورد. شمس نیز در بسیاری از موارد دیدگاه های سنتی مبتنی بر امور و سطوح معهود را درهم شکسته و با دیدگاهی متفاوت و چینشی متمایز، کارکردهای مجازی زبان را به خدمت گرفته و معناهای متفاوت تازه ای را خلق کرده است. پس از تحقیق صورت گرفته، مشاهده شد که نویسنده در نقش سوژه، برای دستیابی به سطحی جدید، گاه در ابتدا، چارچوب باور و یا اعتقاد مرسوم را شکسته است و سپس، با پیوندی که میان سطوح انتزاع جدید برقرار کرده، از مسیر پیشین منحرف شده و با فرایندی انحرافی و خوانشی مخالف، سطح تازه ای از معنا را خلق کرده است. زدوده شدن لایه های معنایی رایج در تفسیر آیات و احادیث، خلق معیارها و نگرش های تازه درباب اعتقادات و باورهای عوام، وارونگی و تقدس زدایی از امور مقدس از یک سو و تقدس بخشی به اموری منفور یا مهجور همگی از ویژگی های مخالف خوانی در مقالات شمس بوده است. روش تحقیق در پژوهش پیشِ رو، تحلیلی توصیفی بوده است.