اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم پیشینه ای دیرین در مطالعات قرآنی دارد و به سده های نخست اسلامی باز می-گردد. باور به پیوستگی متن قرآن در مباحثی نظیر نظم، اعجاز قرآن و تناسب آیات و سور بازتاب یافته و به تدوین آثاری دراین باره انجامیده است. بااین همه، آرا و نظریات در این باب نشانگر وجود رویکردهایی متناقض و متفاوت به مسئله پیوستگی متن قرآن کریم است. از این رو، در مقاله حاضر با روش تحلیلی- تاریخی به بررسی این اندیشه، رویکردهای متفاوت دراین باره و بررسی خاستگاه و روش آنها پرداخته ایم. در این راستا، پس از تبیین خاستگاه پیوستگی در مطالعات قرآنی، دو رویکرد کلی به مسئله پیوستگی متن قرآن را صورت-بندی و تحلیل کرده ایم: 1-رویکرد گسسته باور که ریشه در مطالعات تاریخی-انتقادی به متن قرآن کریم دارد و رویکرد غالب قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی است. 2-رویکرد نظم باور که به دو شاخه نظم اندیشی کهن و نظم-پژوهی نوین تقسیم می شود. نظم اندیشی کهن، عموماً برمبنای توقیفی بودن ترتیب آیات و سور و با روش خطی-جزئی در صدد اثبات پیوستگی به مثابه یکی از وجوه اعجاز قرآن کریم است. نظم پژوهی نوین رویکردی جدید درمیان قرآن پژوهان معاصر مسلمان و قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی است که با روش تحلیلی-ترکیبی به اثبات انسجام قرآن به ویژه در سوره های بلند مدنی می پردازد. این رویکرد در میان قرآن پژوهان مسلمان معاصر برخاسته از نهضت بازگشت به قرآن است که می کوشد به شبهات مطرح شده درباب ساختار قرآن پاسخ دهد. در میان قرآن پژوهان اروپایی-امریکایی نظم پژوهی نوین ریشه در تغییر جهت رویکرد به متن قرآن از نگاه درزمانی به همزمانی، مطالعات ادبی کتاب مقدس و ترکیب آن با زبانشناسی ساختگرا دارد.