منظر شهری مقوله ای است که ناظر و کنشگر فعال در فضا آن را درک و از آن برداشت می کند. از دیدگاه برنامه ریزی، برداشت ساکنان و عواملی که بر این درک مؤثرند، اهمیت دارد. این برداشت به دلیل مداخله بافت، به ویژه در بافت هایی که عناصر تاریخی و سابقه ذهنی و هویت دارند حساسیت بیشتری دارد. براین اساس، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازتولید منظر شهری و برداشت ذهنی پس از مداخله ضروری است. مقاله حاضر به دنبال شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازتولید منظر شهری پس از بازسازی و نوسازی است. پژوهش پیش رو با رویکرد ترکیبی انجام شده است؛ بدین صورت که ابتدا گویه ها به روش کیفی و تکنیک دلفی مشخص شد و سپس در نمونه 500 عضوی در منطقه 12، دیدگاه مردم به کمک پرسشنامه و پرسش های بسته با طیف لیکرت واکاوی شد. سنجش داده های پیمایش نیز با تحلیل عاملی صورت گرفت. نتیجه اینکه می توان گویه ها را در ده عامل نهایی قرار داد که این عوامل بیش از 8/65 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. همچنین براساس یافته ها، آنچه در دید ناظر قرار می گیرد، جذابیت بصری، سهولت دسترسی، خوانایی، تنوع و هماهنگی، کاهش اغتشاش بصری، تعلق خاطر، سازگاری و تنوع عوامل تأثیرگذار بر بازتولید منظر است. از این رو پیشنهاد می شود در نوسازی و بهسازی بافت، این عوامل با مشارکت مردم مدنظر قرار بگیرد.