اغلب تحقیقات انجام شده در ایران به بررسی چگونگی تخصصی شدن و تمرکز فضایی صنایع پرداخته اند و مطالعه ای که علاوه بر تخصصی شدن، تأثیر تنوع و رقابت صنعتی بر تمرکز فضایی صنایع را نیز سنجیده باشد، تا به حال صورت نگرفته است. از این رو، این مقاله برای تعیین موقعیت و جایگاه شهرستان های مختلف کشور ایران در ساختار فضایی تولید، به بررسی تأثیر تخصصی شدن، تنوع نسبی و رقابت صنعتی بر تمرکز فضایی صنایع در بخش های مختلف صنعتی می پردازد. روش تحقیق مقاله کمی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز برای شاخص های اندازه گیری، از سرشماری کارگاه های صنعتی با ده نفر نیرو و بیشتر، در طی سه دوره 1376، 1385 و1390 به دست آمده است. شاخص تخصصی شدن از طریق ضریب مکانی (LQ)، شاخص تنوع با روش تنوع نسبی (RDI) و شاخص رقابت از طریق روش گلیسر و همکاران به دست آمد. برای بررسی رابطه بین این سه شاخص و تمرکز فضایی صنایع، از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شد.نتایج یافته ها نشان می دهد که در اغلب صنایع بین تخصصی شدن و تمرکز فضایی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و با افزایش تخصصی شدن، اشتغال رشد کرده است. این بیانگر تأیید نظریه های مطرح در جغرافیای اقتصاد نوین است که فعالیت های صنعتی کشور در بخش تولید، بیشتر به سمت تمرکز در مناطق خاص جغرافیایی تمایل دارد تا از این راه به خوشه بندی صنعتی و صرفه جویی های ناشی از تجمع دست یابد. اما برخلاف برخی نظریه های مطرح، بین تنوع نسبی صنایع و رقابت صنعتی بین شهرستان ها با تمرکز فضایی صنایع رابطه معناداری مشاهده نشد. توصیه می شود رویکرد خوشه ای برای تقویت فعالیت های صنعتی با تمرکز بر مزیت های مکانی ایران از سویی و تقویت الگوی چندمرکزی برای بهبود ساختار فضایی تولید از سوی دیگر، در دستور کار مقامات و سیاست گذاران صنعتی- منطقه ای قرار بگیرد.