یکی از مهم ترین دغدغه های اندیشمندان معاصر اسلامی، ترسیم ارتباط بین دو متغیر اختلافات مذهبی و اتحاد اسلامی بوده است. استنباط ارائه شده از این دو متغیر در برخی موارد، جوامع اسلامی را با بحران های مختلفی مواجه کرده که افراط گرایی های مذهبی در دوره معاصر نمونه بارز آن است. اندیشه برخی علمای معاصر به گونه ای سامان یافته است تا علی رغم پذیرش اختلافات مذهبی به اتحاد جوامع اسلامی به مثابه «امت» نیز آسیبی وارد نشود. یکی از این اندیشمندان معاصر، سید عبدالحسین شرف الدین موسوی عاملی (۱۲۹۰-۱۳۷۷ق) است که به عنوان یکی از منادیان بزرگ اتحاد اسلامی، اتّحاد میان مذاهب را نه به معنای مصالحه در باورهای مذهبی، بلکه به معنای همگرایی آن جوامع در برابر دشمنان اسلام، طرح می کند. علامه شرف الدین با به کارگیری روش اجتهاد در دو عرصه اصول و مبانی دینی (فقه وفاق) و عرصه فروع دینی و تطبیق میان احکام فرعی دینی (فقه خلاف) درصدد ارائه این راهبرد است که عمده اصول دین، میان مذاهب اسلامی، مشترک بوده و آن ها می توانند با محوریّت این اصول، علیه دشمنان اسلام، متّحد شوند و اختلاف های موجود در دیدگاه های فقهی هرگاه بر اساس ضوابط اجتهاد، باشد، مورد احترام همه مذاهب است. تحلیل مسئله اختلافات مذهبی و ارتباط آن با اتحاد اسلامی در نظام اندیشگی علامه شرف الدین به نحوی قابل ارائه است که در مکانیزمی خاص، پذیرش اختلافات مذهبی می تواند محور اتّحاد و همگرایی جوامع اسلامی علیه دشمنان مشترک نیز باشد.