عقلانیت به عنوان دالی محوری در حکمت اسلامی جایگاه ویژه ای دارد. در نوشتار پیش رو، عقلانیت مد نظر علامه طباطبایی ناظر به شناخت سایر فرهنگ ها ردیابی شده است. روش مد نظر در این مقاله، تحلیلی توصیفی و رجوع به منابع مستقیم و غیرمستقیم این حکیم مسلمان است. تاسیس اعتباریات توسط علامه و طرح منطقه الفراغی جهت تحلیل حوزه فرهنگ و ارزیابی آن به نحوی که دچار نسبیت معرفتی نشود، الزامات خاصی را به دنبال دارد. این نظریه با تمایزی که میان ادراکات حقیقی و اعتباری قائل می شود، از یک سو علم را از خطاهای معرفت شناسی دور می کند و از سوی دیگر خلأ موجود میان حکمت اسلامی و فرهنگ شناسی را پر می کند. پیوند اعتباریات با حقایق از ویژگی های انحصاری این نظریه است و تبیین علامه، بستر مناسبی جهت تحول علوم انسانی بر مبنای حکمت اسلامی است. علامه معتقد است حقایقی در عالم وجود دارد که قابل ادراک هستند و می توان از ارزش ها و هنجارهای ثابت و به عبارت دیگر «غیرنسبی و فرافرهنگی» صحبت کرد.