آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

هدف مقاله، تبیین ریشه های شکل گیری «توسعه بومی مستقل» در ایران بعد از انقلاب و عدم شکل گیری این قِسم از توسعه در کشورهای عربی خاورمیانه بر پایه مقایسه نقش آموزه های فقه سیاسی مذهب شیعه و اهل سنت در مواجهه با مستحدثه تمدن غرب است. مبنای نظری و روشی این مقاله، چارچوب تحلیلی مفهومی وِبر در مطالعه نقش دین در دگردیسی های کیفی است. بازسازی نوع مثالی نظریه های فقه سیاسی شیعه و اهل سنت در برهه مورد نظر و مقایسه آن ها بر اساس نحوه مواجهه با مستحدثه مدرن غرب، نشان می دهد که یکی از دلایل عمده عدم شکل گیری «توسعه بومی مستقل» در کشورهای مسلمان اهل سنت و سوق یافتن مسیر توسعه آن به سمت توسعه وابسته در مقایسه با ایران، عدم شکل گیری گروه ها و دولت نوساز بومی حامل ایده پیشرفت و آبادانی در این کشورها است. در آموزه های فقه سیاسی شیعه با محوریت امام خمینی; که از منظر اجتهاد فعال، مبادرت به بسط اختیارات ولایت فقیه و پیش بُرد وظایف آن تا سرحد یک دولت مدرن نمود، دولت و گروه های نوساز بومی و در نتیجه توسعه بومی بعد از انقلاب شکل گرفت، اما در فقه سیاسی اهل سنت، حکم به نفی مظاهر مدرن و بازگشت به خلافت شرعی و بنیادهای اولیه آن داده شد که پیامد آن، امتناع شرایط توسعه بومی در این کشورها بوده است.

تبلیغات