ازدواج يکى از اساسى ترين و درعين حال حساس ترين مراحل زندگى انسان به شمار مى رود. انسان بنا بر سرشت و ماهيت وجودى خويش وابستگى به غير در پاسخ به نيازهاى درونى و بيرونى خود همواره از فردگرايى گريزان بوده است. نگرش ها به عنوان يک پديده شناختي بر رغبت، احتمال ازدواج، سن و زمان ازدواج و نيز بر پايداري آن تأثير قابل توجه دارد. با توجه به اينکه تاکنون مدلي در تبيين چگونگي شکل گيري نگرش به ازدواج موقت در کشور ارائه نشده است، مطالعه حاضر باهدف تبيين و ارائه يک مدل مقدماتي از اين فرآيند انجام شده است. روش اين پژوهش کيفي است و از مصاحبه تمرکز گروهي براي جمع آوري داده ها استفاده شده است. جهت تجزيه وتحليل اطلاعات و ارائه نظريه نهائي از روش نظريه زمينه اي استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گيري کيفي هدفمند و نيز معيار اشباع نظري پانزده نفر از دانشجويان دانشگاه شهيد چمران اهواز در اين مطالعه شرکت کردند و نگرش آنان نسبت به ازدواج موقت موردبررسي و تجزيه وتحليل قرار گرفت؛ يافته هاي به دست آمده با استفاده از روش \" نظريه زمينه اي \" شامل چهار مقوله عمده مي باشند: بعد حقوقي، بعد هويتي، بعد انگيزشي و بي اعتمادي. مقوله و هسته اين بررسي \" نگرش دانشجويان به ازدواج موقت \" است که ساير مقولات عمده را در برمي گيرد. نظريه زمينه اي حاصل شده، در قالب يک مدل پارادايمي شامل پنج بعد شرايط علي، شرايط مداخله گر، شرايط زمينه اي، راهبردها و پيامدها ارائه شده است.