مطالعه قرآن به عنوان یک متن مقدس، خصوصاً به دلیل اشتراکات موضوعی با محتوای کتاب های مقدس پیشین، همواره مورد توجه خاورشناسان بوده است. از آن جا که نحوه چینش آیات قرآن و ترکیب محتوایی آن ها برخلاف الگوی عهدین است، بارزترین خصیصه سبکی قرآن که در مواجهه ابتدائی غیرمتعارف می نماید، ناپیوستگی و فقدان انسجام ظاهری است. در این جستار، روند تاریخی رویکردهای غربیان به انسجام قرآن، ویژگی های رویکردها و عوامل و زمینه های پیدایش و تحول آن ها واکاوی شده است. سیر تطوّر تاریخی روندی سه مرحله ای را نشان می دهد: نفی کلّی انسجام قرآن؛ اذعان به انسجام سوره های مکی و تردید در وجود پیوستگی در سور مدنی؛ تأکید بر لزوم بررسی سوره های مدنی با فرض وجود انسجام در آن ها. هم چنین ویژگی های این رویکردها دستخوش تغییراتی شده است، از جمله: تغییر رویکرد جدلی به رویکرد علمی؛ تحول از فهم انسجام قرآن در فرآیند تکوین تاریخی به فهم انسجام متن در نسخه نهائی؛ تغییر تصور ترکیب تصادفی به انگاره وحدت ادبی سوره . عوامل پیدایش و دگرگونی رویکردها متعدد است که می توان به مأنوس بودن ذهن غربی به نظم کتاب مقدس و نظم موضوعی، مراجعه به متن عربی به جای ترجمه قرآن، مطالعه قرآن به مثابه کلامی شفاهی و تفاوت دیدگاه ها درباره نحوه تدوین قرآن اشاره کرد.