رویکرد واعظانه، نوعی گرایش تفسیری است که در سده های مختلف از سوی مفسران قرآن کریم در تفسیر آیات الهی مورداستفاده قرارگرفته است. در این رویکرد، کاربرد زبان و اصطلاحات روزمره مخاطب، داستان ها و قصه ها، به ویژه قصه های اساطیری به منظور جلب توجه مخاطبان و اقناع عاطفی آن ها پر شمار است. گفته می شود یکی از تفاسیر مهم باملاحظه این نوع گرایش، ترجمه ی تفسیر طبری است و همگرایی مترجمان تفسیر طبری با برخی باورهای فرهنگی مخاطبان از عناصر مهم وقابل توجه در رویکرد تفسیر واعظانه این اثر است. به دیگر سخن مفسران این تفسیر باملاحظه عناصر فرهنگی مردم آن عصر ترجمه تفسیری را به گونه ای رقم زده اند که این جنبه تفسیری مشهود گردد. بر این اساس این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مؤلفه های گرایش واعظانه در ترجمه تفسیر طبری کدام است؟ در یک نگاه کلی می توان دستاورد این تحقیق را در این نکته اساسی مورد تأکید قرارداد که مؤلفان این تفسیر مؤلفه های فرهنگ ایرانی و زبان فارسی به کار رفته در مفاهمه مخاطبان آن روزگار را در خود منعکس ساخته واز این رهگذر کوشش کرده اند بین این فرهنگ و فرهنگ اسلامی پیوندی برقرار سازند. پیوندی که هدف آن تأثیرگذاری بر مخاطب و ایجاد فرآیندی است که در نهایت به رشد و ارتقا شخصیت تربیتی و معنوی آنان بیانجامد. کاربست این چنین شیوه ای در تفسیر غالباً در رویکردهای تفسیر واعظانه ملموس است.