انتخاب همسر یکی از مهم ترین انتخاب های فرد است، اما باورهای غیرمنطقی در مورد انتخاب همسر می تواند فرایند ازدواج دختران و پسران را با چالش مواجه کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه و پیش بینی باورهای غیرمنطقی همسرگزینی بر اساس بهزیستی ذهنی، سازمان شخصیت و سبک های دلبستگی در دانشجویان، به روش مقایسه ای از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مجرد دانشگاه پیام نور تالش در سال 96-1395 بودند که 300 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تجدید نظرشده دلبستگی بزرگسال، مقیاس نگرش به نحوه انتخاب همسر، سیاهه سازمان شخصیت کرنبرگ و مقیاس بهزیستی ذهنی استفاده شد. داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری گام به گام تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بجز آزمونگری واقعیت، بین دختران و پسران در باورهای غیرمنطقی همسرگزینی، بهزیستی ذهنی، سبک های دلبستگی، دفاع های روان شناختی نخستین و سردرگمی هویت، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین یافته ها نشان داد که متغیرهای بهزیستی ذهنی، دلبستگی ایمن، آزمونگری واقعیت و سردرگمی هویت می توانند 6/18% از واریانس باورهای غلط همسرگزینی را تبیین کند. با توجه به یافته های این پژوهش، می توان آموزش و مداخله در بهزیستی ذهنی، سازمان شخصیت و سبک دلبستگی دختران و پسران را یک روش مؤثر در کاهش باورهای غیرمنطقی همسرگزینی آنان پیشنهاد داد و زمینه تسهیل ازدواج آنان را فراهم کرد.