کاربرد خیال در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی عرفان همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است؛ در این میان خیال در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف، نقش اساسی ایفا می کند. سهروردی و ملاصدرا در تبیین این مسأله، خیال را به دو قسم متصل و منفصل تقسیم می کنند. خیال متصل یکی از قوای باطنی انسان و نگهدارنده صور خیالی است و خیال منفصل عالمی مستقل است که حد فاصل میان عالم عقل و عالم حس است. از نظر ملاصدرا نفس عارف با سلوک باطنی می تواند توسط خیال متصل با خیال منفصل ارتباط و اتحاد برقرار کرده، صور مثالی را که به خیال متصل تنزل کرده است مکاشفه کند. ثمره این مکاشفه، اتحاد نفس با مشهود خود و علم حضوری به آن است. اما سهروردی گرچه برغم ملاصدرا قوه خیال را مادی می داند و سنخیت میان این قوه با عالم مثال را نمی پذیرد، ولی چون مدرِک اصلی صورت های مثالی را نفس می داند، پس تبیین سهروردی از چگونگی تحقق مکاشفه صوری، منطقی خواهد بود.