این پژوهش که به واکاوی تجربه زیسته و شناخت ادراک عاملان بازار مسکن از کنش نهادهای فعال در حوزه مسکن می پردازد، اکتشافی، کیفی، کاربردی و مقطعی (1396-1395) است. بر این اساس تحلیل نظام مند مصاحبه های عمیق با 22 نفر از فعالان حوزه مسکن در مشهد به روش نظریه زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین صورت گرفته است. درنهایت پدیده مرکزی تحت عنوان «کنشگران نهادی به مثابه متولیان منفعت بر» به دست آمد. ازجمله مقوله های اصلی به دست آمده به عنوان شرایط زمینه ای می توان به «رویدادهای کلان سیاسی اقتصادی فراملّی»، «تحولات اجتماعی اقتصادی و سیاسی ملّی» و «ساختارهای حقوقی قانونی کلان در ایران» اشاره داشت؛ شرایط مداخله ای متشکل از «شفافیت یا عدم شفافیت در برآوردگرهای اقتصادی» و «رونق یا رکود بازارهای رقیب» و شرایط علّی شامل «عدم هماهنگی نهادی»، «آشفتگی در تکالیف قانونی»، «الگوی مدیریتی ناکارآمد» و «عدم تخصیص بهینه منابع مالی» بوده است. اخذ راهبردهایی همچون «مسکن به مثابه ابزار تبلیغاتی»، «تصدی گری غیرحرفه ای»، «جانب داری از طرف های ذی نفع» و «جریان دهی سیل آسای سرمایه» منجر به پیامدهایی شامل «اتلاف منابع»، «تخریب رضایت مندی اجتماعی»، «سودبری نامتقارن»، «انگیزه زدایی از عرضه کنندگان» و «اختلال در روند بازار» شده است.