بخش قابل توجهی از مناقب نامه های صوفیان به بیان کرامت های پیران تصوف اختصاص یافته است. هدف این مقاله آن است که از منظر دیرینه شناسی، نظام های حقیقت و گزاره های معنابخش به امر خارق عادت را در مناقب نامه های صوفیان، مناقب نامه های شیعی، سیره های نبوی، عهد جدید و عهد عتیق به دست دهد. پژوهش حاضر تنها با تمرکز بر یکی از کرامات صوفیان تحت عنوانِ «طعام اندک و اِطعام بسیار»، امر خارق عادت را در گفتمان های مختلف از عهد عتیق تا متون صوفیانه قرن هشتم مطالعه نموده و کوشیده است تا گزاره های معنابخش به امر خارق عادت را به دست دهد. نویسنده هرچند کانون توجه خود را بر یکی از کرامت های صوفیان قرار داده، از مطالعه کلان نگرانه امر خارق عادت غافل نبوده است. از نظرگاه دیرینه شناختی، «تأیید آسمانیِ» پیران تصوف، اندیشه نهفته ای است که در پشت اَعمال خارق عادت جای گرفته است. امر خارق عادت در مناقب نامه های شیعی به مثابه «ولایت و تداوم جانشینی پیامبر اسلام»؛ در سیرت نامه های نبوی به منزله «برتری پیامبر اسلام و دین او» بر سایر انبیا و ادیان؛ و در عَهدَین به عنوان نشانه «مؤیِد نبوت» پدیدار می گردد. این مقاله نشان می دهد که امر خارق عادت در گذر زمان پدیده ای یک پارچه و ثابت نبوده و همواره در فضای حاکم بر گفتمان های مختلف معانی تازه ای بدان افزوده شده است. دیگر این که کرامات صوفیان بیش از آن که نتیجه دخل و تصرف در امر واقع و عینی باشد، مولود روابط بینامتنی است.