مقدمه: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف بررسی سازگاری تحصیلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با نقش واسطه ای راهبردهای خودتنظیمی انجام شد. روش: تعداد 300 دانش آموز پسر دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1396 1395 ﺑﺎ روش نمونه گیری تصادفی ﺧﻮﺷﻪ ای ﻣﺮﺣﻠﻪ ای اﻧﺘﺨﺎب و به پرسشنامه های سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993)، ویژگی های شخصیتی آیزنگ (1963)، حمایت اجتماعی زیمت (1988) و راهبردهای انگیزشی خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (1990) پاسخ دادند. اطلاعات با بهره گیری از معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد روان آزردگی به صورت غیرمستقیم و از طریق راهبردهای خودتنظیمی بر سازگاری تحصیلی تأثیر معنادار دارد، بدین صورت که روان آزردگی بیشتر موجب ناسازگاری بیشتر می شود. برون گرایی به صورت غیرمستقیم و از طریق راهبردهای خودتنظیمی بر سازگاری تحصیلی تأثیر منفی معنادار دارد، به عبارت دیگر هر چه میزان برون گرایی افزایش یابد ناسازگاری نیز کاهش پیدا می کند. پرخاشگری به صورت غیرمستقیم و از طریق راهبردهای خودتنظیمی بر سازگاری تحصیلی تأثیر مثبت معنادار دارد، یعنی هر چه میزان پرخاشگری افزایش یابد ناسازگاری نیز بیشتر می شود. روان آزردگی به صورت مستقیم بر سازگاری تحصیلی تأثیر مثبت معنادار داشت. به بیان دیگر، هر چه میزان روان آزردگی افزایش یابد ناسازگاری هم بیشتر می شود. در مورد برون گرایی به صورت مستقیم بر سازگاری تحصیلی تأثیر منفی معنادار بدست آمد. به عبارت دیگر هر چه میزان برون گرایی افزایش یابد ناسازگاری نیز کمتر می شود. پرخاشگری به صورت مستقیم بر سازگاری تحصیلی تأثیر مثبت معنادار داشت، به عبارت دیگر، هر چه میزان پرخاشگری افزایش یابد ناسازگاری هم بیشتر می شود. حمایت اجتماعی نیز به صورت مستقیم بر سازگاری تحصیلی تأثیر منفی و معنادار داشت. نتیجه گیری: می توان مطرح کرد هر چه میزان حمایت اجتماعی افزایش یابد ناسازگاری نیز کمتر می شود.