در اغلب نقاط جهان، بنادر سهم فراوانی در ایجاد یکپارچگی در مناطق پس کرانه ای و برقراری توازن در زنجیره تأمین کالا ایفا می کنند. هدف این پژوهش، تبیین روابط فضایی بنادر جنوبی ایران با شهرهای پس کرانه منطقه ای و مقایسه تطبیقی الگوی شکل گرفته با نظریه ها و الگوهای شناخته شده از روابط بندر– پس کرانه در مقیاس جهانی است. روش تحقیق استفاده شده، روش تحلیل شبکه است. نتایج پژوهش نشان می دهد بنادر اصلی حوزه ساحلی جنوب به طور غالب، واردکننده کالاهای مصرفی مورد نیاز در کانون های جمعیتی واقع در پس کرانه های منطقه ای، به خصوص ناحیه کلان شهری شیراز بوده اند؛ در حالی که اغلب مراکز شهری واقع در پس کرانه های محلی، نقش مؤثری در تولید و ارسال کالا به بنادر ندارند و برای تأمین نیازهای مصرفی خود، به بزرگ ترین شهر منطقه وابسته اند. این الگو تفاوت درخور توجهی با فرایند منطقه گرایی بنادر در کشورهای توسعه یافته دارد؛ زیرا در این کشورها، بنادر ابتدا با پس کرانه های پیوسته و سپس با سایر پس کرانه ها در ارتباط قرار می گیرند. در مجموع، برای کاهش روزافزون، از بار مرکزیت شیراز و انتشار جریان توسعه به شهرهای پس کرانه محلی لازم است سیاست هایی نظیر توسعه کریدورهای ریلی و جاده ای، توسعه بنادر خشک و پهنه بندی تخصصی فعالیت ها در شهرهای پس کرانه محلی- منطقه ای اعمال شود.