فلاسفه مسلمان به منظور تبیین نحوه ارتباط میان مراتب هستی، اموری را به مثابه میانی ها مطرح ساخته اند. در فلسفه ملاصدرا، وجود منبسط، به عنوان صادر اول، میان هویت غیبیه و ماهیات قرار دارد. این وجود مجرای مبانی هستی شناختی اصالت، وحدت و تشکیک در وجود است. بنابراین هستی شناسی مبتنی بر نقش میانی این وجود، ظهور مبسوطی است از میانی اندیشی صدرایی. بر اساس این ساختار میانی اندیشانه، امکان بی نهایت امور میانی وجود دارد که اگرچه نام و تعین آن ها ناشناخته است ولیکن وجود آن ها انکار ناپذیر است. وجود منبسط وجود واحدی است که در عین حال شامل مراتب بی نهایت است و همیشه مرتبه ای میانی، میان دو مرتبه هستی شناختی از این وجود، قابل فرض است. بنابراین همه هویاتی که فلاسفه پیشین به عنوان میانی ها بدان اشاره کرده بودند، می تواند به عنوان مراتب این وجود واحد تبیین شود. ثمره چنین تبیینی را در حل مسایلی نظیر وحدت و کثرت فعل خداوند، حقیقت علم و جایگاه کلام و صورت نوعیه می توان مشاهده کرد.