آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

نوشته حاضر به معرفی و بررسی ساختاری و محتوایی کتاب « المذاهب الأدبیه و النقدیه عند العرب و الغربیین» اثر دکتر محمد شکری عیاد می پردازد و این اثر را با توجه به مؤلفه های تعریف شده یعنی عنوان، انسجام منطقی، اصالت موضوع، استنادها و ارجاعات و رعایت بی طرفی علمی نتوانسته خوب عمل کند و ضعف های زیادی در آن دیده می شود. کتاب آقای دکتر محمد شکری عیاد همچنانکه خود مولف نیز در مقدمه اشاره می کند نمی توان به عنوان یک کتاب تطبیقی که به معرفی مکاتب نقدی وادبی عربی و غربی پرداخته آن را در نظر گرفت، بلکه این کتاب نوعی رهیافت مولف و حتی می توان گفت نوعی «تفسیر به رای» در مورد مکاتب ادبی و نه نقدی و در بین مکاتب نقدی تنها به کلاسیک و رومانتیک و واقع گرایی پرداخته و نه همه ی مکاتب، چه اینکه مولف در مقدمه اشاره می کند که در این کتاب به جنبه های فلسفه این سه مکتب مذکور به صورت تحلیل پرداخته است و از مهمترین نتایج دست یافته عدم انسجام و نظم منطقی و عدم همخوانی محتوا با بخشها و فصول کتاب است . از ضرورتهای پرداختن به این کتاب، می توان توجه به جنبه های تحلیل و فلسفی مکاتب ادبی که کمتر ذکر آن رفته اشاره کرد و ازاهداف این مقاله آشنایی محققان با کتاب مذکور و رهیافتهای مؤلف در این زمینه است

تبلیغات