ادبیات داستانی الجزایر از رویکردی تاریخی به دو دوره تقسیم می شود: پیش از استقلال این کشور و پس از آن. نویسندگان و مترجمانی چند، پیش از استقلال الجزایر با ترجمه، تقلید و سپس تصنیف گونه های نوپدید روایی که نتیجه ارتباط مستقیم الجزایر با اروپا بود، زمینه نگارش داستان نویسی جدید را در این کشور فراهم آوردند. از این میان، احمدرضا حوحو، از نخستین نویسندگانی بود که به گونه های روایی جدید توجه کرد و روایت را ابزار نقد قرار داد. او پیش از استقلال الجزایر درگذشت، اما در راه استقلال کشورش گام های مؤثری برداشت. حوحو در مقاله های داستانی فکاهی گونه خود با رویکردی انتقادی به مسایل جامعه نگریست. در این مقاله، پس از تعریف مقاله داستانی و معرفی حوحو بر اساس نقد ساختاری و روابط بینامتنی به تحلیل عناصر روایی مقاله های داستانی او در مع حمار الحکیم و مقایسه آن با ساختار مقامات پرداخته شده است. مقامه نویس، مسایل جامعه رو به انحطاط عرب را پس از سیطره مغول به تصویر می کشد و حوحو، مسایل جامعه استعمارزده ای را که آرزومند تعالی است. حوحو، از منظر داستانی در این اثر به ساختار مقامات توجه دارد، اما این مقاله های داستانی را در راه اهداف جدید جامعه اش به کار می گیرد؛ اهدافی که مخالفت هایی را برمی انگیزد