بیداری اسلامی جریان نیرومندی است که به منظور احیای ارزش های اسلامی و رهایی از زنجیر استبداد و استعمار ایجاد شده و به تدریج دامنه آن تمام ملت های اسلامی، به ویژه عراق، را دربر گرفته است. مردم عراق در دهه های اخیر شاهد حوادث تلخی بوده اند؛ زیرا آنان هنوز از چنگال استبداد صدام رهایی نیافته بودند که گرفتار استعمار خارجی شدند. پس از سقوط صدام در سال 2003، جنبش های مردمی ضد فقر، ناامنی، خفقان سیاسی و اجتماعی پدید آمد. در این میان، شاعران عراقی با سلاح قلم و شعر خود وارد میدان مبارزه شدند و لایه های خفته جامعه را بیدار کردند. از طلایه داران این شعرا، یحیی سماوی، چکامه سرای ادب مقاومت معاصر عراق، است. وی همواره تلاش کرده است تا پرده از چهره واقعی استعمارگران بردارد و اهداف پلید آنان را، ازجمله تاراج نفت، دین ستیزی و ایجاد تفرقه، که در پس شعارهای بشردوستانه پنهان ساخته اند، برای مخاطب آشکار کند. سماوی درواقع بارقه های بیداری را با زبان شعری خود بر خرابه های انحطاط داخلی برافروخته و با طنین سروده های ضد استبدادی و ضد استکباری دنیا را پر کرده است. وی در ترسیم چهره اشغالگران از نمادهایی گوناگون، مانند ابرهه عصر (نماد آمریکای اشغالگر) و گرگ (نماد درنده خویی بیگانگان)، بهره برده است. نگارندگان این مقاله تلاش کرده اند تا با شیوه تحلیل محتوا، مضامین فوق را در سروده های یحیی سماوی بررسی کنند.