شوپنهاور، فیلسوف قرن نوزدهمی آلمان، این جهان پدیدار را از لحاظ ماهیت درونی اش اراده دانسته که خود عامل تنازع در جهان مادی است؛ لذا رنج، یکی از نتایج خواست و اراده است. در میان فلاسفه اسلامی، ابن سینا با تأکید بر مسئله علم الاهی و اینکه لازمه جهان مادی عدم انفکاک شرور از آن است و با توجه به حکمت و غایت مندی افعال الاهی، وجود نظامی بهتر از نظام کنونی را ناممکن دانسته است. در این مقاله ضمن تبیین اندیشه شوپنهاور مبنی بر اولویت تعلقات و خواست مربوط به این جهان، به آثار و پیامدهای آن، از جمله رنج و شر، و راهکارِ رهایی از آن، و نیز تبیین چنین آثاری در اندیشه فلاسفه اسلامی چون ابن سینا پرداخته شده است.