دانش حفاظت و مرمت به مثابه هنر و علم حفظ و انتقال میراثِ گذشته به آیندگان، همواره نیازمند پایه های نظری است که این موضوع با فهمِ دقیقِ دانشِ گذشته میتواند به درکی عمیق و بومی از بُعد نظری برسد. علاوه براین، مبانی نظری ملحوظ در این دانش میتواند بعنوان یک راهنمای نظری مدنظر باشد. کمبود ابزارهایِ مناسبِ نظریه پردازی در رشته مرمت و احیای بناهای تاریخی با توجه به جوان بودن مقاطع تحصیلات تکمیلی و نظریه های غربی که تجانس کاملی با مسائل موجود در ایران ندارند، نیاز بکارگیری روشهای کیفی- تفسیری، متجانس با ماهیت کیفی آن را ایجاب کرده است. در کنار تنوع این روشهای کیفی و با توجه به خلأ نظری موجود، می-توان روشهای پژوهشی که این مهم را فراهم میکنند مدنظر داشت. از این رو "نظریه زمینه ای" بعنوان یک روش میتواند مورد توجه باشد؛ علیرغم اینکه مطالعات انجام شده با استفاده از روش مذکور در این حوزه چه در جهان و چه در ایران بسیار محدودند. در راستای ضرورتِ طرح این مباحث نظری و اهمیت آنها، هدف این مقاله تبیین ویژگی ها و فرآیند "نظریه زمینه ای" به عنوان روش پژوهش، چگونگی استفاده از آن در مطالعات دانش بومی حفاظت و شناخت جنبه های کاربردی آن در این مطالعات است. این مطالعه از دو روش توصیفی- تحلیلی برخاسته از مطالعات نظری برای شناسایی نظریه زمینه ای و روش پیمایشی برآمده از تجربه عملی به کارگیری نظریه زمینه ای در حفاظت و مرمت بهره برده است. در نهایت نیز مراحل کلی یک مطالعه با این روش در پژوهشهای دانش بومی حفاظت تبیین شده است. نتیجه اینکه بررسی قابلیتهای این روش نشان میدهد پژوهشهای انجام شده با آن خواهند توانست بخش مهمی از محدودیتهای نظری را مرتفع و میتوان از آن بعنوان روش ارائه نظر، درک و فهم در حوزه حفاظت بهره گرفت.