آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

علوم شناختی ابزارهایی را از روان شناسی، علوم کامپیوتر، زبان شناسی، انسان شناسی، فلسفه و عصب شناسی با هم ترکیب می سازد تا عملکردهای هوش انسان را توضیح دهد. پیچیدگی "هوش" و "ذهن" موجب شده است برای بررسی زیرساخت ها و روساخت ها در این ارتباط، به مشارکت و هم افزاییِ این شِش رشته نیاز باشد. تمام این شش رشته باید دائما با یکدیگر در تعامل باشند و داده های تازه خود را در اختیار یکدیگر قرار دهند و از این طریق از آسیب تحویل انگاری نسبت به شناخت مصون بمانند. همین امر موجب می شود علوم شناختی به عنوان یک فرارشته مورد نظر قرار بگیرد. علومِ شناختی از دو جهت برای مطالعات میان رشته ای قرآن کریم می توانند مفید باشند: اول از این جهت که می توانیم ارتباطِ یک فرارشته با مطالعات قرآنی را تبیین و ارزیابی کنیم؛ ثانیاً اینکه علوم انسانی، و به شکل خاص، مطالعاتِ قرآنی به جهتِ ارتباطِ ناگسسستنی شان با متن(Text ) ، ترجمانی از دو مقوله ذهن و فرهنگ خواهند بود. از طرف دیگر، علوم شناختی نیز ارائه تفاسیرِ مناسب از ذهن و فرهنگ را در محوریتِ مباحث خود دارند. لذا کاربردِ علومِ شناختی در مطالعاتِ قرآنی گریزناپذیر خواهد بود. در این ارتباط علوم شناختی میتوانند دست آوردهای اساسیِ ذیل را برای مطالعات قرآنی در بر داشته باشند: 1- می توانند ذهن و فرآیندهای ذهنی را ترسیم نمایند. به شکل خاص در مطالعاتِ قرآنی، بوسیله علوم شناختی می توان فهمید که ادراکِ مفسِّر به چه شکلی صورت می پذیرد. همچنین می توان زبان طبیعی و نحوه شکل گیری و عملکردِ آنرا تبیین کرد؛ 2- علوم شناختی می توانند به تبیین و توضیحِ دست آوردهایِ ذهنی و فرهنگی و به شکل ویژه، ادراکاتِ تفسیری از آیاتِ قرآن بپردازند. زبان شناسی شناختی، روان شناسی شناختی، عصب شناسی و هوش مصنوعی از اساسی ترین علوم هستند که می توانند پژوهشگر را در دست یابی به چنین چیزی یاری نمایند. هر یک از این علوم نیز روش ها و ویژگی های خاص خود را برای یاری رساندن به مطالعات قرآنی در بر خواهند داشت.

تبلیغات