انگارة برادری و اخوت در زمان نزول قرآن به منزلة نهاد اجتماعی کارآمد و مؤثری در فضای حمیت و عصبیت جاهلی شکل گرفته بود. این انگاره تصوری خاص از برادری بر اساس پیوندهای خونی و سببی، پیمان های قومی و قبیله ای، یا عرف اجتماعی و فرهنگی بود که فارغ از حق یا باطل بودن در زندگی عرب جاهلی رواج داشت. با ظهور اسلام و نزول قرآن کریم مانند بسیاری دیگر از انگاره ها تغییر معناداری در این تصور اجتماعی ایجاد شد. روش مردم شناسی فرهنگی درصدد بررسی چگونگی پیدایی و رسوخ این انگاره در ذهن عرب پیش از قرآن است. در مرحلة اول انگارة برادری در فضای جاهلی بررسی می شود. در مرحلة دوم تغییرات قرآن در این انگاره پی جویی می شود و در مرحلة سوم فهم نهایی قابل استفاده در همة زمان ها و فرهنگ ها از قرآن برداشت می شود. تغییرات ایجادشده از جانب قرآن کریم در انگارة برادری را در هفت لایه می توان بررسی کرد که لزوماً ترتیب تاریخی ندارد، بلکه از ساختار متنی قرآن استنتاج می شود. توجه به مفهوم برادری و ریشة آن و ارائة معنایی خاص از آن؛ تحلیل نمونه های مثبت و منفی تاریخی؛ ارتقای مفهوم برادری به سطح ارتباط با برگزیدگان و پیامبران الهی؛ جهت دادن برادری به ارتباطی حقیقی و ارزش مدار؛ تغییر انگارة اجتماعی برادری؛ شکست سطوت توهم برادری جاهلانه؛ و پیش نهاد انگاره ای صحیح از مفهوم برادری که بر ایمان و اخلاق مبتنی می شود و هدف از آن حصول سعادت در جهان آخرت و کسب رضایت الهی است و ثمرة آن ایجاد فضایی آرام و سرشار از حمایت و هم راهی و حتی ایثار در میان افراد جامعه است. استفاده از این آموزة قرآن در جهان امروز، که در سراشیبی انحطاط اخلاقی است، هم پیوندهایی حقیقی در جامعه ایجاد می کند و هم دل ها را در راه رشد و کمال هم راه می کند.