قرآن کلام حکیم و حکیمانه است. اجزای کلام حکیم در ارتباط با یکدیگر قرار دارند. فاصله نیز در پایان آیه حتما باید در پیوند معنایی وثیق با محتوای ماقبل خود باشد. این ارتباط گاه زودیاب و گاهی نیز دیریاب و نیازمند تأمل و تفکر است. اما در مواردی دشواریاب و به چالشی در تفسیر آیه تبدیل می شود. در این مقاله درصدد یافتن وجوه و چرایی این چالش و آن گاه در پی یافتن راه حل هایی برای برون رفت از آن هستیم. سه وجه چالش را می توان در عدم تناسب صدر و ذیل آیه، اطناب و ترادف و دوگانگی و تضاد در فرجام آیه جستجو کرد. برای برون رفت از چالش نیز باید علاوه بر وسعت بخشیدن به محدوده تفکر و تدبر، به سیاق آیات، جزئیات و ریزه کاری های معنایی واژه ها و ساختار الفاظ توجه بیشتری نمود. این بحث در نشان دادن انسجام و تناسب اجزای آیات قرآن با یکدیگر بسیار راهگشا و ضروری بوده و البته کمتر نیز به آن پرداخته شده است.