خلفای عباسی با حمایت از آیین فتوت در قرن های ششم و هفتم هجری و پیوستن به فتیان، کوشیدند پایه های خلافت خویش را مستحکم تر کنند. این امر، سبب گسترش تشکیلات فتوت در سرزمین های اسلامی شد. پس از حمله مغول و پناه بردن گروهی از دانشمندان، عارفان و صوفیان به قلمرو سلاجقه روم و حمایت پادشاهان سلجوقی از اصحاب فتوت و شیوخ صوفی و به دنبال تحولات سیاسی اجتماعی این منطقه، گرایش های مختلف تصوف نیز در آناتولی رواج یافت. طریقت علوی بکتاشی، از جمله این گرایش ها بود که با حفظ ماهیت ستیزه جویانه خود با سلاجقه و اثرپذیری فراوان از آیین فتوت، به یکی از پُرنفوذترین مکاتب تصوف در آناتولی تبدیل شد. با قدرت یافتن شیوخ علوی بکتاشی در عصر سلاطین عثمانی و سلطه معنوی این طریقت بر سپاه ینی چری، به تدریج پیروان فتوت در آناتولی هم به بکتاشیه پیوستند. به نظر می رسد، بکتاشیان در چگونگی برپایی مراسم، اظهار شعائر شیعی بدون پشتوانه اعتقادی و پرهیز از تفکرات فلسفی، از اصحاب فتوت تأثیرهایی پذیرفته اند. این مقاله، تأثیر تشکیلات فتوت بر طریقت علوی بکتاشی و شباهت های بین این دو را موضوع بررسی خود قرار داده است