پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات برنامه مهارت آموزیِ مبتنی بر بازی های عصب نمایشی و در چارچوب نظریه دلبستگی بر سلامت روان نوزادان انجام شده است. بدین منظور 90 مادر باردار با استفاده از نمونه در دسترس از دو مرکز درمانی در تهران (بیمارستان نیکان و مرکز سلامت مادران) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شد ند. گروه پیش و پس از تولد (30)، گروه پس از تولد (30) و گروه گواه (30). ملاک های ورود در این مطالعه شامل سلامت روان مادر، سن مادر (20 تا 35)، سطح تحصیلات مادر (دیپلم تا دکترا) و نخست زا بودن وی بود. سلامت روان نوزاد در پایان شش ماهگی از طریق مقیاس هشدار پریشانی کودک و مصاحبه با مادر سنجیده شد. در مقایسه نتایجِ به دست آمده از سه گروه مشخص شد که هیچ یک از نوزادان گروه پیش و پس از تولد نشانه های خطر را در شش ماهگی نشان نمی دادند در حالی که 33٪ گروه پس از تولد و 40٪ گروه گواه نشانه های خطر را نشان می دادند. این نتایج با مصاحبه ها همسو بود. بنابراین آموزش مادران برای بازی و پاسخ گویی به نیازهای نوزادان از دوران بارداری می تواند تأمین کننده سلامت روان نوزادان شان باشد. به نظر می رسد بازی های عصب نمایشی، روش درمانی مناسب و موثری است که می تواند برنامه های فرزندپروری پیش از تولد و مداخلات پیشگیری زودهنگام برای نوزادان را غنی تر کند.