آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

شاعرانگی شعر با عناصر خیالی، پیوندی ناگسستنی دارد و بخش عمده ای از ظرافت های شعری به نحوةاستعمال این عناصر وابسته است. از این رو تحوّل و دگرگونی این عناصر در گسترةشعر فارسی که سبک ها و شیوه های چندی را تجربه کرده، امری گریزناپذیر است. بحث دربارة چگونگی و فلسفة تحوّل این عناصر در شیوه های شعری و نحوة برخورد پژوهش های بلاغی با این دگرگونی ها، بحثی مغفول مانده در عرصة پژوهش های ادبی است. این مقاله کوشیده است تحوّل عناصر خیالی شعر فارسی را در چهار نمونة شعری از سبک های مختلف در شیوه ای تطبیقی مورد بررسی قرار دهد و اشکال و گونه های این تحوّل را معرفی کند. پژوهش حاضر نشان می دهد که عناصر خیالی شعر فارسی تحت تأثیر عواملی چون شرایط عصری، شیوه های شعری، تئوری های ادبی، نبوغ شاعرانه، تعامل زبان گفتاری و نوشتاری و سرانجام میل به هنجارگریزی از خط سیر واحدی پیروی نکرده و در چند نقطه از جریان طبیعی تحوّل عناصر خیالی عدول کرده است. نقطة شروع هنجارگریزی به صورت اعتدالی از سبک عراقی آغاز شده و در شعر عصر صفویّه و شعر نیمایی، تحت تأثیر عوامل یاد شده به اوج خود رسیده است. شعر فارسی در گذر از این مراحل، عناصر خیالی بکری آفریده است که پژوهش های بیانی به طور همه جانبه، قادر به توجیه و تفسیر این نوآوری ها نیست.

تبلیغات