با توجه به اینکه ناهنجاری های اسکلتی- عضلانی ممکن است عملکرد حس عمقی را دچار اختلال کنند، هدف تحقیق حاضر، مقایسه حس وضعیت مفصل مچ پا در دانشجویان دختر با و بدون پرونیشن و سوپینیشن افزایش یافته بود. بدین منظور 87 آزمودنی در قالب سه گروه 29 نفری شامل گروه های پرونیشن افزایش یافته، سوپینیشن افزایش یافته و گروه پای طبیعی قرار گرفتند. دقت حس وضعیت مفصل مچ پا از طریق اندازه گیری خطای مطلق بازسازی زوایای 10 درجه دورسی فلکشن و 20 درجه پلانتار فلکشن با استفاده از الکتروگونیامتر ارزیابی شد. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که از نظر آماری تفاوت معناداری در میانگین خطای مطلق بازسازی زوایای 10 درجه دورسی فلکشن و 20 درجه پلانتار فلکشن مچ پا بین سه گروه تحقیق وجود نداشت (58/0P=، 38/0P=). براساس نتایج تحقیق، از یک طرف، به نظر می رسد ناهنجاری های پرونیشن و سوپینیشن افزایش یافته نقش تعیین کننده ای در دقت عملکرد حس عمقی مفصل مچ پا نداشته باشند و تغییرات حاصله تنها از لحاظ ساختاری و بیومکانیکی باشد. از طرف دیگر، ممکن است درصورتی که تحقیق حاضر در افرادی با شدت بیشتر ناهنجاری صورت گیرد و برای بازسازی زاویه ای مفصل مچ پا از روشی در زنجیره حرکتی بسته (اما بدون درگیر شدن مفاصل مجاور) استفاده شود، نتایج متفاوتی حاصل شود.