آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

هدف: بخش کشاورزی سهم بالایی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه دارد؛ ولی با توجه به گستردگی فعالیت های آن، نه تنها ابعاد اقتصادی و زیست محیطی آن مورد توجه سیاست گذاری های جهانی قرار می گیرد؛ بلکه ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن نیز به اندازه دیگر ابعاد حایز اهمیت است. توجه هم زمان به سه بعد مذکور را معمولاً در قالب کشاورزی پایدار مطرح می-کنند، در حالی که غالب تحقیقات پیشین به دو بعد اول توجه کردند، مقاله حاضر بر بعد سوم؛ یعنی ابعاد اجتماعی تأکید کرده است. دو هدف اصلی این مقاله عبارت اند از: الف) شناخت میزان گرایش روستاییان نسبت به کشاورزی پایدار و ب) شناسایی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر این گرایش. روش: ابزار گردآوری اطلاعات تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته بود و میزان پایایی سؤالات بیش از 65 درصد برآورد شده است. جامعه آماری این تحقیق را روستاییان شهرستان بابلسر (مازندران)تشکیل می دهند. تعداد 140 نفر از کشاورزان به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد روستائیان نسبت به کشاورزی پایدار گرایش کمی داشتند. بررسی وضعیت نگرش زیست محیطی و پایبندی روستاییان به ارزش های زیست محیطی نیز مطلوب بود. سطح اعتماد اجتماعی روستاییان و نیز میزان بهره گیری از منابع اطلاعاتی متوسط رو به پایین بود. در بین عوامل مورد بررسی، نگرش زیست محیطی، ارزش های زیست محیطی و سن بر گرایش به کشاورزی پایدار، بیشترین تأثیر را داشتند. راهبردها: بر اساس نتایج این تحقیق، به منظور بهبود نگرش های طبیعت محور بر تقویت هنجارهای اخلاقی و هنجارهای ذهنی اجتماعی کشاورزان تأکید شد. علاوه براین، حمایت اقتصادی نهادهای مرتبط در امر کشاورزی از روستاییان، استفاده از نظرات و دیدگاه های روستاییان در امر نوسازی مراحل کاشت، داشت و برداشت، تقویت مدیریت دانش افزایی افراد بومی و محلّی نسبت به مخاطرات زیست محیطی و آلودگی های زیست محیطی و تغییر باورهای مخالف فرآیند توسعه پایدار در روستا نیز حایز اهمیت است. اصالت و روش: دراین تحقیق سعی شده است برخی از عوامل اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بر گرایش روستاییان به پایداری نظام های زراعی ارزیابی شوند، در حالی که در تحقیقات پیشین، بیشتر تأکید بر عوامل اقتصادی و معدودی از شاخص های اجتماعی؛ مانند تحصیلات بوده است.

تبلیغات