پژوهش حاضر به بررسیِ تأثیر قدرت و جنسیت در اتخاذ رویکردهای مؤدبانه یا بی ادبانه از سوی شخصیت های قدرتمند و ضعیف، و نیز مردان و زنان، در ده رُمانِ برگزیده نوجوانان فارسی زبان، بر اساس نظریه ادبِ براون و لوینسون، و نظریه بی ادبیِ کالپپر می پردازد. رمان های نوجوانانِ فارسی زبانِ منتشرشده در فاصله سال های 1391- 1381، جامعه پژوهش را تشکیل می دهد و آثار مورد بررسی بر پایه معیارهای تألیفی بودنِ اثر، گفت وگومحوربودنِ داستان، مورد تأییدبودن از سوی صاحب نظران، و . . . انتخاب شده است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماریِ خی دو، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل نشان می دهد که قدرت و ادب رابطه معکوسی باهم دارند، یعنی هرچه قدرت افراد بیشتر باشد، از استراتژی های بی ادبیِ بیشتر و هرچه جایگاه قدرت ضعیف تر باشد، از استراتژی های ادبِ بیشتری استفاده می کنند. بر همین اساس، مشخص شد که شخصیت های زن، در برخورد با شخصیت های مرد، رفتار زبانیِ مؤدبانه تری دارند و شخصیت های مرد، بیشتر از شخصیت های زن از استراتژی های بی ادبی استفاده می کنند.