آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

کارکرد کلامیِ تقابل واژگانی برای نخستین بار در قالب انگاره نظریِ جونز (2002) مورد بررسی قرار گرفت، و هفت طبقه اصلی شامل کمکی، همپایه، ممیز، انتقالی، منفی، تفضیلی، و اصطلاح معرفی گردید. نگارنده مقاله حاضر کوشیده است، با تکیه بر طبقه بندیِ مذکور، برای نخستین بار و بر پایه رهیافتی پیکره- بنیاد، نقش و کارکرد کلامیِ تقابل را در پیکره ای طبیعی از زبان فارسی ارزیابی کند. به این منظور 1000 جمله شامل جفت واژه های متقابل از 16 متن مکتوب فارسی استخراج شد و نوع کارکردِ کلامیِ جفت واژه های هر جمله تشخیص داده شد. یافته ها نشان می دهد که از میان چهار مقوله واژگانیِ صفت، اسم، فعل و قید، مقوله صفت فراوانیِ بیشتری در تشکیل جفت واژه های متقابل دارد. همچنین، دو جفت واژه «چپ-راست» و «بالا-پایین» پربسامدترین جفت واژه های متقابلند. از سوی دیگر، اطلاعات آماریِ مربوط به نقش کلامیِ تقابل حاکی از آن است که برخلاف سه زبان انگلیسی، سوئدی و ژاپنی، که کارکرد کمکی در آنها پربسامدترین کارکردِ کلامی به شمار می آید، این جایگاه در زبان فارسی به کارکرد همپایه اختصاص دارد. فراوانیِ قابل ملاحظه کارکرد اصطلاح در زبان فارسی نشان می دهد که یکی از کارکردهای کلامیِ تقابلِ واژگانی در زبان فارسی، ساخت اصطلاح و ضرب المثل است.

تبلیغات