بسیاری از آیات قرآن کریم مشتمل بر مضامینی اخلاقی بوده که اگرچه بر اساس مصالح و مفاسد نفس الامری وضع شده، ولیکن از آنجا که گزاره ها و مفاهیمی متعدد و متنوع را در خصوص رفتار انسانی و علائق و خواسته های او بیان می کند، لذا باعث شده برخی در کتب و تفاسیر اخلاقی خود، برداشت های مختلفی از یک آیه ارائه کرده و این آیات را «منطقةالفراغ» دین اسلام معرفی کنند.
این نوع نگاه، پرسش های مهمی را به دنبال دارد که؛ علت بیان پراکنده این گزاره های اخلاقی چیست؟، چه نظامی بر این آیات حاکم است؟ و جایگاه این نظام در مجموعه نظام معارف اسلامی چیست؟
در این مقاله تلاش شده تا اولاً؛ رابطه میان آیات اخلاقی قرآن و نظام معارف اسلامی تبیین شده، و ثانیاً؛ نظام حاکم بر این آیات و جایگاه آن در تحول و تکامل دین اسلام، ترسیم گردد. بدین منظور، از روش «تحلیل محتوا» برای استخراج، طبقه بندی و مقوله بندی گزاره های اخلاقی استفاده شده تا در مرحله اول؛ اصول و مبانی حاکم بر ساختار این نظام اخلاقی استخراج، و در مرحله دوم؛ مؤلفه های آن بر مبنای منابع اصیل و ثقه اسلامی، مورد سنجش قرار گیرند. رهآورد استفاده از این روش، ارائه مُدلی جامع جهت اثبات وجود نظامی جامع بر معارف اخلاقی قرآن و کارآمدی این نظام در رشد و هدایت افراد و جوامع بشری است. این مقاله مستخرج از پژوهشی گسترده جهت بررسی آیات اخلاقی قرآن کریم است که تلاش دارد جامعیت و کارآمدی دین اسلام را در هدایت و اداره افراد و جوامع بشری اثبات نماید.