آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷

چکیده

هدف این مقاله طرح مسئله مورد نیاز در تمدن دینی با نام «مدیریت دانش دینی (دین بنیان)» است. در بیست سال اخیر، مطالعاتی با نام «مدیریت دانش» شکل گرفته و ظرفیت های نظری و عملی آن آشکار شده است. با معرفی این مسئله، در جستجوی پاسخی برای این سؤال هستیم که آیا می توان به نحو مطلوب از تجربه های دانش مدیریت در تأسیس میان رشته های جدید، مانند مدیریت دانش برای تمدن دینی نیز بهره برداری کرد و رشته های نوین مدیریتی متناسب با نیازهای فرهنگی و تمدنی جامعه مسلمانان را تأسیس نمود؟ این مسئله با مسئله پیچیده دینی نمودن علوم پیوند می خورد. این گونه به نظر می رسد که طرح درست این مسئله، می تواند زمینه همکاری پژوهشگران حوزه مدیریت، به ویژه محققان مطالعات مدیریت دینی را فراهم آورد. مدیریت دانش و بازتعریفی از آن در تمدن دینی براساس مبادی و مبانی مورد نظر دینِ اسلام، و نیز سنّت های دانشی دانشمندان جهان اسلام، می تواند سرآغاز نگرشی جدید در قلمرو مدیریت و تدبیر امور مسلمانان باشد و افق های جدیدی را بر روی عالمان و عاملان مدیریت بگشاید. در مقاله از الگوی روش شناختی شکل گیری مسائل و نظریه ها در یک تمدن استفاده شده است و از نظر محتوای تحلیلی و توصیفی بر مبنای مدل، سِفْرهای چهارگانه (اَسفار اربعه) به عنوان مدل پایه تمدن دینی و براساس اصول و مبانی پانزده گانه این تمدن است. این اصول و مبانی از اندیشه های حضرت آیت اللّه جوادی آملی اقتباش شده اند.

تبلیغات