در خصوص علل گرایش سازمانها به رعایت مسئولیتهای اجتماعی رویکردهای زیادی مطرح شده است که اغلب این رویکردها حول سه نظریه اصلی، نظریه مدیریت ذینفعان[1]، نظریه سازمان صنعتی[2] و نظریه مبتنی بر منابع شرکت[3] قابل جمع است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر گرایش سازمانها به رعایت مسئولیتهای اجتماعی با تأیید بر نظریههای اصلی مطرح در این حوزه به انجام رسیده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی فریدمن و آزمون کای/دو برای K نمونه مستقل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در فضای اجتماعی و اقتصادی ایران، عوامل مربوط به سه رویکرد مذکور دارای توضیحدهندگی معنیداری در موضوع تعیینکنندههای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها است و اولویت آنها عبارت است از: نظریه مبتنی بر منابع شرکت، نظریه مدیریت ذینفعان و نظریه سازمان صنعتی. همچنین نتایج حاصل از بررسی متغیرهای مطرح در هر کدام از نظریه های اصلی نشان می دهد که از بین تمامی عوامل، وجود فرایندهای سازمانی برای ارائه گزارش های سالانه درباره مشارکت های اجتماعی، عملکرد مالی و اقتصادی موسسه، توجه به حقوق سایر ذینفعان در کنار حقوق سهامداران و وضعیت معیشتی محل فعالیت شرکت، دارای بیشترین ارتباط با افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای ایرانی هستند.