آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

یکی از راه های درک گزاره های تاریخی شناخت دقیق گفتمانی است که این گزاره ها در آن تولید شده اند؛ به تعبیر بهتر، فهم گزاره ها در افق تاریخی آن ها.از مشهورترین گزاره های تاریخی ای که همواره معنای آن ها محل مناقشه بوده است، حدیث ها درباره ی تفسیر به رأی است. این مقاله، در ابتداف دیدگاه علامه طباطبایی را درباره ی تفسیر به رأی بررسی می کند، سپس با خوانشی تاریخی از مفهوم تفسیر به رأی، که با واکاوی گفتمان مسلمانان سده های نخست هجری انجام شده است، برای فهم معنای رأی تفسیری در افق تاریخی آن تلاش می کند.پس از آن، نویسنده این خوانش تاریخی را با دیدگاه علامه طباطبایی درباره ی تفسیر به رأی مقایسه می کند و نشان می دهد که دیدگاه ایشان با خوانش تاریخی از تفسیر به رأی چندان سنخیت ندارد.به نظر می رسد دیدگاه ایشان درباره ی مقوله ی رأی تفسیری بیشتر از اندیشه ی محوری ایشان درباره ی تفسیر قرآن به قرآن متأثر است. برای دستیابی به هدف مقاله گزارش ها درباره ی تفسیر به رأی در منابع اسلامی، اعم از شیعه و سنی، و همچنین دیدگاه علامه طباطبایی بر اساس آثار وی بررسی شده است.

تبلیغات