اطلاعات مفهومی سیال است ، به طوری که هر زمان بخواهیم آن را بررسی کنیم چند وجهی و چندگانه می شود، همین امر سبب شده چنین فرض شود که اطلاعات در خود نوعی گوناگونی و چندگانگی دارد. به دلیل وابستگی متقابل و تنگاتنگی که بین اطلاعات و متغیرهای گوناگون دیگر وجود دارد استفاده از یک مدل صرفا اطلاعاتی کافی نیست و برای تحلیل کارآمد و موفق یک موقعیت باید رشته های بیشتری فعالانه در تجزیه و تحلیل وارد شوند. نقش تفکر فرارشته ای در اینجا به معنای بهره بردن از این رهیافت چندگانگی است، رهیافتی که حاکی از میل به ایجاد وحدتی است که به تشریح جایگاه ها و مدل ها می انجامد و بازشناسی و گسترش مفاهیم چندگانه را سبب می شود . بدین ترتیب جایگاه ها و مدل ها به روش جدیدی تشریح و تبیین شده و مورد نقد و واکاوی قرار می گیرد .
بدیهی است که تنها از طریق فعالیت عملی در حوزه اطلاع رسانی نمی توان به شناختی جامع از این رشته دست یافت. برای پاسخ دادن به مسائل اساسی که حوزه اطلاعات و اطلاع رسانی با آن مواجه است دانستن آن علم لازم است ولی کافی نیست؛ در مقایسه، بنیان مستحکمی از علم اطلاعات که ریشه در سنت های پژوهشی گسترده ای دارد برای هر فعال در حوزه اطلاعات و اطلاع رسانی امکان دسترسی به نتایج جمعی بسیاری از اذهان دیگر و تجربه کلی یک رشته کلی تر را فراهم می سازد. اگر چه دانش اطلاعات و اطلاع رسانی تا اندازه ای با عمل اطلاع رسانی گسترش می یابد، اما این نه عمل، که تحقیق روشمند و نظام مند در خصوص اطلاعات – و دیگر موضوعات وابسته – است که پژوهش اطلاع رسانی را تشکیل می دهد ؛ عناصر علم اطلاعات نشات گرفته از عناصر مختلفی است که عمل اطلاع رسانی یکی از این منابع است. از این روی، مقاله حاضر برآن است تا نقش تفکر فرارشته ای را در علم اطلاعات مورد بررسی قرار دهد.