آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

مطالعة آرایش واژگانی چه در دانش سنتی «معانی النحو» و چه در زبان شناسی معاصر اهمیت اساسی دارد؛ اما در زبان فارسی تاکنون تحقیق مستقلی بر آرایش واژگانی متون ادبی و تاثیر بلاغی آن انجام نشده است. این مقاله ابتدا جایگاه آرایش واژگانی در دستور و بلاغت را بررسی می کند و به نقد پیشینة تحقیقات معطوف به آن می پردازد. سپس کارکرد بلاغی آرایش واژگانی در تاریخ بیهقی را ذیل دو سرفصل پیش آیی و پس آیی عناصر اصلی و فرعی جمله بازمی نماید و با استناد به نمونه های آرایش واژگانی و رجوعِ همزمان به بافت موقعیتی و اقتضای حال، هنر بیهقی را در استفادة بلاغی از این هنرسازه نشان می دهد. برای تبیینی روشن تر از تاثیر این هنرسازه در تاریخ بیهقی، از متن سلجوقنامة ظهیری نیشابوری برای مقایسه استفاده می شود. بیهقی را می توان نقطة عطف بلاغت آرایش واژگانی به شمار آورد. او از آرایش واژگانی آزاد حداکثر بهره را برده است. انواع آرایش های نشان دار را می توان از تاریخ بیهقی استخراج کرد که غالباً کارکرد بلاغی دارند. برای مثال بیهقی همة عناصر جمله را بنا بر دلایلی که تنها با رجوع به بافت بیرونی متن آشکار می شود برای برجسته سازی در آغاز جمله قرار می دهد. برخلاف پیش آیی که بیشتر بر بافت موقعیتی اثر متکی است، پس آیی، غالبا با هدف تسهیل در پردازش جمله، تنظیم هارمونی خبری و نیز خلق ریتم رخ می دهد.

تبلیغات