آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

ابن سینا و سهروردی به ترتیب نمایندگان بزرگ فلسفه مشاء و حکمت اشراق در تفکر اسلامی به شمار می روند. این دو بر سر مباحث مختلفی اختلاف نظر دارند که یکی از آن ها، نزاع ایشان بر سر «هیولای اولی» به عنوان امری فاقد فعلیت و صرف قابلیت است. با مراجعه به کتب فلسفی ـ به ویژه آثار ناظر به حکمت سینوی ـ مشاهده می شود که حداکثر سه برهان در اثبات هیولای اولی در تألیفات بوعلی موجود است که نتیجه آن، قول به ترکیب جسم از ماده و صورت جسمیه است. صاحب حکمه الاشراق، یکی از این براهین را به هیچ انگاشته و دو برهان دیگر را مورد نقد جدی قرار داده و جسم را فاقد هیولا و صرف اتصال جوهری دانسته است؛ اما همو در کتاب تلویحات، تحت تأثیر آراء حکمای اسماعیلیه و إخوان الصفا، به وجود هیولا در اجسام رأی می­دهد. مسئله اصلی در این مقاله رفع تعارض از سخنان سهروردی در خصوص هیولا و واقعی جلوه دادن اختلاف او با ابن­سینا است. در این راستا برخی آرای اندیشمندان معاصر نیز مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.

تبلیغات